یکی از نکات مهم در اخلاق تشکیلاتی که از سازه های اصلی آن می باشد، داشتن هدف واحد و مشخص است.
مجموعه هایی که در آن اهداف متعدد باشد گرچه در ابتدای راه با هم همراه اند و شاید هزاران خاطره شیرین برای تعریف کردن داشته باشند! اما دیری نخواهد پایید که علائم انفصال و جدایی ظاهر می شود و بعد از مدتی افراد مجموعه از هم جدا می شوند چرا که برخی اهداف دیگری داشته اند.

 


 

به عنوان مثال گاهی اوقات شما در جبهه می جنگی به خاطر آزاد کردن سرزمینت و گاهی می جنگی برای مبارزه با ظلم.
و این همان نقطه جدایی برخی از ادامه مسیر می شود چرا که برخی بعد از آزاد کردن سرزمین سرمست می شوند که به هدف رسیدیم و برخی دیگر می بایست خون دل بخورند که هدف اصلی ما این نبوده و نیست.
گاهی در مجموعه ها هدف مدیریت و حفظ قدرت است و گاهی هدف فدا شدن برای رسیدن به آرمانها است.

        ؟؟؟؟    
 

جالبه بدونید حضرت امام یکی از بهترین الگوهای تشکیلاتی هستند

  • اولا ایشون هدف مبارزه با ظلم را داشتند و نه صرف آزاد کردن سرزمین

  • ثانیا با اینکه هدف حضرت امام بلند تر بود اما هیچگاه شخص و شخصیت خود را جزء اهداف نظام نگذاشت. امام حتی خودش را در راه هدفش فدا کرد و برای بصیرت افزایی و تجربه برخی اطرافیان جام زهر را نوشید.

این یعنی امام خودش هدف نبود اما گاهی اوقات انسان ها خودشان هدف هستند و این خود را لای مذهب مخفی می کنند وحتی اگر به حق و راستی این خود مورد خدشه قرار گیرد(و نه مانند حضرت امام که در مساله جام زهر، خودش به ناحق تحت فشار قرار گرفت و این مرد بلند قامت تاریخ به خاطر برخی کوتوله های اطرافش مجبور به نوشیدن جام زهر شد)  از تمام ارمان ها و اهداف دست می شویند و صرفا به خاطر حالات شخصی و روحی، اهداف بلند را به زیر می کشند.
و این همان مشکلی است که مجموعه ها و تشکیلات فرهنگی به آن دچار هستند.
منیت هایی که با ان نمی توان به قله های بلند صعود کرد هرچند که شعارش را بدهیم و سرودش را با هم زمزمه کنیم.
برای رسیدن به قله ای بلند باید بار بسیار سنگین منیت را کنار گذاشت و الا بین راه کم می آوریم و به دامنه ها راضی می شویم و برای فرار از عذاب وجدان تلقینی بر جنازه ارمانها می خوانیم و به مخاطبین خود می باورانیم که هدف ما همین دامنه بوده است.

اما هستند کسانی که قله ها را می شناسند و را صعود را بلد هستند و آنها سبک بار اما تنها به سوی قله ها حرکت می کنند و امید به پیروزی را هیچگاه از دست نمی دهند چرا که در قرآن می فرماید:
البقره
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ
ﺲ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻃﺎﻟﻮﺕ ﺑﺎ ﺳﺎﻫﻴﺎﻥ [ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ، ﻔﺖ : ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﻬﺮ ﺁﺑﻰ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ ؛ ﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ [ ﺑﻪ ﻫﻨﺎم ﺗﺸﻨﻰ ] ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﺳﻴﺮ ] ﺑﻨﻮﺷﺪ ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩ ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﻣﺮ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺶ ﻛﻔﻰ ﺁﺏ ﺑﺮﻴﺮﺩ [ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺩﻭﺩ ﺍﺯ ﺳﺎﻩ ] . ﺲ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﻴﺪﻧﺪ . ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﻧﻬﺮﺬﺷﺘﻨﺪ ، [ ﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ] ﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺟﺎﻟﻮﺕ ﻭ ﺳﺎﻫﻴﺎﻧﺶ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭﻟﻰ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﻳﻨﺪ ، ﻔﺘﻨﺪ : ﻪ ﺑﺴﺎ ﺮﻭﻩ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺮﻭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﻴﺮﻭﺯ ﺷﺪﻧﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(249


 

داستان مجموعه ها شبیه داستان طالوت و لشکر اوست.

کسانی بسیاری بودند که هدف رزم و مواجه با جالوت را به جرعه ابی فروختند و در کنار همان  نهر ماندند و نتوانستند در میدان مواجه با جالوت حضور داشته باشند و طبق روایات اینان جز ۳۱۳ نفر بیشتر نبودند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نوشته‌هایی برای حورا اخبار سایت بلگ بیست فایل سنتر آشنایی با میوه های عجیب استوایی خدمات هوشمند کسب و کار استودیو طراحی آستان هنر معـرفی و آمــوزش کامل سایت نئوباکس(کسب درآمد اینترنتی) دلتا جی پی اس Wendy مجله پزشکی کاشت مو